توان دفاعی ما آمریکا و اسرائیل را مجبور به آتش‌بس کرد.
از منظر نظامی اســرائیل منطقه کوچکی است و تاب‌آوری لازم برای جنگیدن با ایـران را ندارند.
افراد بعد از ۱۲ روز شرایط جنگی باید به زندگی عادی برگردند و به عنوان مثال قدرت تأمین هزینه اجاره مسکن و مواد غذایـی را داشته باشند، حتی بسیاری از مردم روزمزد هستند و باید برای معیشت آنها تمهیدی اندیشیده شود.
در دوره فعلی سیاست‌گذاران کشور باید شرایط را برای حمایت از تولید فراهم کنند تا کشور از بعد ارزآوری در دوره فعلی عملکرد تضمین‌شده‌ای داشته باشد.
از بامداد جمعه ۲۳ خردادماه رژیم منحوس و جنایتکار صهیونی حملات وحشیانه‌ای را به کمک نفوذ داخلی در داخل کشور آغاز کرد و صدها تن از هموطنان عزیز کشورمان را شهید و مجروح نمود. در این میان بسیاری از فرماندهان نظامی کشور و دانشمندان هسته‌ای نیز به درجه شهادت نائل آمدند؛ اما این همه ماجرا نبود نیروهای مسلح کشورمان در موج‌های مختلف عملیات وعده صادق در ۱۲ روز پاسخ‌های محکمی به گستاخی صهیونیست‌ها دادند و خرابی بسیاری را به سرزمین‌های اشغالی تحمیل کردند. مقامات اسرائیلی در روزهای اخیر طی سخنانی بارها از زیر بار این فشار قرار گرفتن گلایه داشته‌اند و هزینه‌های جنگ را برای خودشان سرسام‌آور تصور کرده‌اند. از طرف دیگر دونالد ترامپ رئیس‌جمهور جنایتکار ایالات متحده آمریکا نیز در اقدامی تجاوزکارانه با ورود هواپیماهای خود به مرزهای کشور سعی در بمباران مناطق هسته‌ای کشور کرد که به نظر می‌رسد در عرصه عمل دستاورد خاصی برایش ایجاد نکرد. درنهایت پاسخ محکم ایران به تجاوز آمریکایی‌ها و شلیک موشک به سمت پایگاه آنها در قطر شرایط جنگ را تغییر داد و رئیس‌جمهور آمریکا صحبت از آتش‌بس و توقف درگیری‌ها را مطرح کرد. گفته می‌شود در این زمینه برخی از کشورهای منطقه هم واسطه شدند تا درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی به آتش‌بس بینجامد و صهیونیست‌های جنایتکار بدون رسیدن به اهدافشان مجبور به عقب‌نشینی شوند.
این موضوعات بهانه‌ای شد تا پای سخنان دکتر حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا بنشینیم و نظر او را در خصوص ابعاد اقتصادی جنگ با اسرائیل جویا شویم. دکتر راغفر در این مصاحبه با تقدیر از توان نظامی کشور برای خراب کردن نقشه دنیای استکبار در جهت آسیب به ایران، تصریح کرد که اتفاقات هفته‌های اخیر جز پازل یک کودتای همه‌جانبه برای به راه انداختن یک جنگ داخلی و تجزیه کشور بوده است. مشروح سخنان دکتر حسین راغفر در گفتگو با روزنامه چارسوق به شرح زیر است:

 • فکر می‌کنید در این ۱۲ روز صهیونیست‌ها چقدر به اهداف خودشان در جنگ رسیده‌اند و دلیل اصلی پیروزی مردم ایران در این جنگ چه بود؟

همچنین بخوانید:

درگذشت اقتصاددان عدالت‌طلب

تهاجم رژیم صهیونیستی به ایران یک کودتا بود و قرار بود آن‌ها از روز اول سیستم پدافندی و فرماندهان ما را بزنند تا کومله و منافقین عملیات نظامی انجام دهند. این پهپادها هم در راستای همین پازل در داخل کشور توزیع شده بود. روزهای هم اول هم ۸۵ درصد انفجارها ناشی از همین پهپادها بود. حمله اسرائیل قرار بود که پشتوانه نظامی جنگ داخلی در کشور شود و عده‌ای هم به دنبال آن به خیابان بیایند. اسرائیل قرار بود که پشتوانه هوایی جنگ داخلی را فراهم کند که با شکست روبه‌رو شدند.
حملات بعدی اسرائیل برای ایجاد رعب و وحشت در دل مردم بود؛ اما واکنش موشکی روز اول ایران، اسرائیل را بهت‌زده کرد. از روز دوم و سوم به بعد آسیب صهیونیست‌ها بسیار زیاد شد و چون تا به حال “کسی روی دیوار اسرائیلی‌ها خط هم نینداخته است”، صهیونیست‌ها توانایی ادامه دادن جنگ را نداشتند و دیدید که درنهایت مجبور به پذیرش آتش‌بس شدند. از منظر نظامی اسرائیل منطقه کوچکی است و تاب‌آوری لازم برای جنگیدن با ایران را ندارند.

همچنین بخوانید:

نقشه صهیونیست‌ها کشتار ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر از مردم بود

 • به نظر شما آمریکا در ورود به این جنگ چقدر توانست به اهدافش برسد؟

آمریکا طبق اذعان بسیاری از رسانه‌های این کشور و مقامات رژیم صهیونیستی به اهدافش برای نابودی برنامه هسته‌ای ایران نرسید و امکان ندارد که در صورت نقض آتش‌بس از سوی صهیونیست‌ها دیگر بیش از این مستقیماً وارد جنگ شود. در آمریکا تظاهرات ضد جنگ زیادی صورت گرفته و در کنگره دموکرات‌ها شدیداً مخالف ورود به جنگ هستند و معتقدند که ترامپ بدون محور کنگره وارد جنگ شده است. به نظر می‌رسد بخشی از ورود آمریکا به جنگ هم ظاهرسازی بوده و آن‌ها در عملیاتشان موفق نبوده‌اند.
مسئله آمریکایی‌ها و غربی‌ها زور است و آن‌ها دنبال این بودند که بهانه‌ای پیدا کنند و رژیم صهیونیستی را آبرومند از صحنه جنگ خارج کنند. اسرائیل در این جنگ شکست‌خورده و بمباران آمریکا برای این بود که بتوانند وجهه‌ای برای اسرائیل دست‌وپا کنند.

 • دلیل یکدلی و انسجام مردم بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان طی هفته‌های اخیر چیست؟

همچنین بخوانید:

نقشه صهیونیست‌ها کشتار ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر از مردم بود

عوامل متعددی برای افزایش انسجام داخلی بعد از تهاجم صهیونیست‌ها وجود دارد. آگاهی سیاسی مردم در ۴۷ سال بعد از انقلاب افزایش یافته و در ضمن ما ملتی با ۷ هزار سال تمدن هستیم و یک ناخودآگاه تاریخی در اذهان مردم شکل گرفته است. اسطوره‌های تاریخی که مردم در ذهنشان دارند ما را از بسیاری ملت‌های جهان متمایز کرده و مردم علی‌رغم همه نارضایتی‌ها، در دوره تهاجم خارجی و خطر تجزیه کشور، در کنار نظام سیاسی ایستاده و می‌جنگند. حتی کسانی که در اعتراض به نظام اجتماعی، کشور را ترک کرده‌اند دل‌نگران وطن هستند و ناخودآگاه تاریخی آن‌ها امروز به آن‌ها تلنگر می‌زند. این افراد ظاهراً در منطقه‌ای آرام زندگی می‌کنند ولی نگران وطنشان هستند. این مسئله برای افرادی که اینجا زندگی می‌کنند و مشکلات را با پوست و گوشت و استخوان لمس می‌کنند، قابل درک تر است.
البته باید به طور متقابل مسئولان هم برای مردم برنامه‌ریزی داشته باشند. افراد بعد از ۱۲ روز شرایط جنگی باید به زندگی عادی برگردند و به عنوان مثال قدرت تأمین هزینه اجاره مسکن و مواد غذایی را داشته باشند، حتی بسیاری از مردم روزمزد هستند و باید برای معیشت آن‌ها تمهیدی اندیشیده شود. وقتی ۵ میلیون موتورسیکلت به عنوان پیک موتوری و ۸ میلیون نفر به عنوان تاکسی اینترنتی در کشور فعال هستند نمی‌توان نسبت به معیشت این افراد در دوره بعد از جنگ بی‌تفاوت بود.

 • به‌نظر شما تأمین مالی تولید در شرایط فعلی باید به چه شکل انجام شود؟

راه تأمین مالی تولید از منابع داخلی وجود دارد ولی یک اقتصاد اصطلاحاً مالی سازی شده در این زمینه با مشکل مواجه است. باید شرایطی را فراهم کنیم که سود اقتصادی در تولید باشد. فعالیت‌های کاذب و سفته‌بازی از رونق بیفتد و افرادی که با درآمدهای بادآورده اختلاف طبقاتی درست کرده مجبور به پرداخت مالیات شوند. حمایت از تولید زمینه ایجاد شغل و رشد و توسعه کشور را فراهم می‌کند. تجربه دهه ۶۰ و سال‌های ۸ سال دفاع مقدس در این زمینه پیش روی ماست.
در دوران جنگ بسیاری از کارخانه‌ها نظیر فولاد مبارکه و یا پتروشیمی‌ها درست شدند تا در کنار فروش نفت برای ما ارزآوری از ناحیه صادرات غیرنفتی ایجاد کنند ولی خصوصی‌سازی‌های غلط، شرایط را طوری رقم زدند در بزنگاه‌هایی مانند جنگ و تحریم، اقتصاد ما با مشکل مواجه شوند و نتوانند کیفیت یک اقتصاد توسعه‌یافته را به دنیا ارائه دهند. در دوره فعلی هم سیاست‌گذاران کشور باید شرایط را برای حمایت از تولید فراهم کنند تا کشور از بعد ارزآوری در دوره فعلی عملکرد تضمین‌شده‌ای داشته باشد.
 • بسیاری از سیاسیون و گروه‌های اپوزیسیون در سال‌های اخیر حضور ایران در کشورهای منطقه با عنوان مستشار نظامی و یا حمایت از گروه‌هایی مانند حزب‌الله و یا حماس را بی‌فایده و هزینه‌زا می‌دانستند. به نظر می‌رسد با تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی به ایران این فرضیه به‌طور کامل باطل شده است. نظر شما در این خصوص چیست؟

نفس دورتر بردن مرزها و حمایت از جبهه مقاومت یک استراتژی درست بوده و ما در قانون هم حمایت از گروه‌های تحت فشار آمریکا و اسرائیل و یا جنبش‌های آزادی‌بخش را داریم. این مدل دفاعی کاملاً منطقی و پذیرفته شده است.
تجربه این جنگ نشان داد که ما اگر یک اقتصاد پویا مانند چین داشته باشیم می‌توانیم جلوی ماجراجویی امثال اسرائیل را بگیریم. ایران قدرتمند به لحاظ اقتصادی، زمینه ایران قدرتمند به لحاظ سیاسی را هم فراهم می‌کند و نفوذ سیاسی کشور در این صورت می‌تواند زمینه خروج قدرت‌های استکباری و امپریالیسمی از منطقه را فراهم کند.
امروز به لحاظ توجه به توسعه صنایع دفاعی در کشور در مقابل غرب، آمریکا و اسرائیل ایستاده‌ایم. توان دفاعی ما کشوری مثل آمریکا را نگران پیامدهای حملاتش کرده و درنهایت دیدید که مجبور به ارائه پیشنهاد آتش‌بس شدند. این موضوع مرهون توسعه صنایع دفاعی در داخل است.
اگر همین مسئله را همزمان در حوزه‌های دیگر اقتصاد هم دنبال می‌کردیم، اشتغال زیادی ایجاد می‌کردیم و میلیون‌ها نفر نیروی تخصصی در خارج کشور که در خدمت منافع آمریکا و غرب هستند را به ایران بازمی‌گرداندیم تا در کشور خودشان تولید ثروت کنند. این موضوع می‌توانست کشور ما را یک کشور توسعه‌یافته کرده و از مشکلات اقتصادی رها کند.
ما قطعاً به صنایع دفاعی نیاز داریم و اسرائیل امروز شکست‌خورده و حمله نظامی آمریکا به ایران در طول جنگ ۱۲ روزه، به خاطر ترمیم این شکست و القای این تفکر است که اسرائیل بخشی جدایی‌ناپذیر از آمریکاست.
اسرائیل امروز در اثر حملات نیروهای مسلح ما شکست‌خورده و بدون حمایت‌های بی‌حدوحصر و حضور مستقیم آمریکا و حتی کشوری مانند انگلستان کار اسرائیل خاتمه یافته است. این موضوع مرهون توسعه بخش صنایع دفاعی در کشور است.