احمد میدری ، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت چهاردهم، در یک سال اخیر عملاً نقش ظاهری وزیر را بازی کرده و وزیر کار پشت صحنه را باید علی ربیعی دانست.
میدری در دولت حسن روحانی، معاون علی ربیعی در وزارت کار بود و اکنون هم گویا در دولت پزشکیان هم همان نقش را ایفا میکند، درحالی که میدری از مجلس برای وزارت کار رأی اعتماد گرفته است، نه علی ربیعی.
استیضاح میدری کلید خورده است
طرح استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با امضای ۵۸ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به هیات رئیسه ارجاع شده است. به گفته نمایندگان امضاکننده، این اقدام در پی مجموعهای از ناکارآمدیها و ضعفهای مدیریتی در این وزارتخانه صورت گرفته است؛ نهادی که به دلیل گستردگی مأموریتها و حجم بالای نهادهای زیرمجموعه، از حساسترین دستگاههای اجرایی کشور محسوب میشود.
نخستین محور اصلی انتقادها به عملکرد وزیر، بیثباتی مدیریتی و عزل و نصبهای غیرکارشناسی است. شماری از نمایندگان تأکید کردهاند که تغییرات پیدرپی در سطح مدیران کل و مسئولان سازمانهای وابسته، موجب اختلال در روند اجرایی و ضعف در پیشبرد برنامههای توسعهای شده است. حتی برخی نمایندگان ادعا کردهاند افرادی منصوب شدهاند که یا در گذشته صلاحیتشان رد شده، یا تجربه کافی برای مدیریت مجموعههای بزرگ را ندارند.
همچنین، موضوع واگذاریهای پرابهام در شرکتها و هلدینگهای وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بهعنوان یکی دیگر از دلایل استیضاح مطرح شده است. نمایندگان از وزیر خواستهاند شفاف کند که این شرکتها با چه سازوکاری و به چه اشخاصی واگذار شدهاند. افزون بر این، برخی نمایندگان وزیر را متهم کردهاند که برخلاف وعدههای اولیه، وزارتخانه را به حاشیههای سیاسی کشانده و به جای تمرکز بر مأموریتهای اصلی، وارد بازیهای سیاسی شده است.
مجموع این عوامل از دید نمایندگان نشاندهندهٔ نوعی ناکارآمدی مدیریتی و فاصله گرفتن از وعدهها و تکالیف قانونی است؛ موضوعی که نهایتاً ۵۸ نفر از نمایندگان را بر آن داشت تا با امضای طرح استیضاح، خواستار پاسخگویی وزیر در صحن علنی مجلس شوند.
علت اهمیت وزارت کار
وزارت کار به علت در اختیار داشتن مدیریت نزدیک به ۵۰۰ شرکت پولساز در زیرمجموعههای خود، اهمیت زیادی برای اصلاحطلبان از جنبه انتصابات و کسب درآمد دارد.
در دولت حسن روحانی با همین هدف بود که علی ربیعی با آن سابقه اطلاعاتی و نقش مؤثر در ستاد میرحسین موسوی که به فتنه ۸۸ منجر شد، به عنوان وزیر کار معرفی شد. ربیعی در وزارت کار اقدام به توزیع گسترده مناصب مدیریتی میان جریان اصلاحطلب کرد و نهایتاً هم به دلیل همین موضوع، در سال ۱۳۹۷ توسط مجلس استیضاح شد. در این زمینه کافی است به اظهارات استیضاحکنندگان ربیعی در مرداد ۱۳۹۷ رجوع کرد.
علی ربیعی کیست؟
سایت مشرق تاریخچه مناسبی از عملکرد ربیعی منتشر کرده و نوشته است: در حالی که در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی، سال ۸۸ یک فتنه آشکار و عمیق ضدامنیتی با هدف براندازی نظام مستقر به حساب میآید و رهبران جلوی صحنه آن و به طور خاص میرحسین موسوی، «سران فتنه» خوانده میشوند، یکی از نزدیکترین عناصر به رأس اصلی فتنه (موسوی)، علی ربیعی بود.
وقتی در شامگاه ۲۲ خرداد ۸۸، میرحسین موسوی در جمع خبرنگاران حاضر شد و با اعلام پیروزی «قطعی»، فتنه بزرگ را کلید زد، تنها یکی از مشاورانش از پشت پرده با او بیرون آمدند: علی ربیعی یا همان برادر «عباد».
ربیعی مشاور و محرم لیدر اصلاحات سیدمحمد خاتمی، است. او همین نقش را در سال ۸۸ برای میرحسین موسوی هم بازی میکرد. از زمان حضور در وزارت اطلاعات از دوستان و مشاوران نزدیک حسن روحانی بوده و توسط او به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی راه یافت.
ربیعی در عین حال که در دولت اصلاحات مورد وثوق دوستان امنیتی سابقش در حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب (حجاریان، امین زاده، نعیمی پور، تاجزاده و…) محسوب میشد، به خاطر سوابق اوایل انقلاب با بخشهایی ذینفوذ و اثرگذار از نهادهای انقلابی هم نزدیک بود. مضافاً این که با کارگزارانیها و مجمع روحانیون مبارز هم پیوندهای استواری دارد. یکی از نقشهای بسیار مهم و کلیدی او که چندان دیده نمیشود، نزدیکی مؤثر وی (در کنار حسین کمالی و علیرضا محجوب) بر تنها تشکیلات منسجم و سراسری کارگری در ایران یعنی «خانه کارگر» است. خانه کارگر در بزنگاههای انتخاباتی کاملاً همچون یک بازوی سیاسی-حزبی (و نه صنفی) به نفع جریان غربگرا عمل میکند.
ربیعی در کنار خسرو تهرانی (به عنوان مشاوران اطلاعاتی خاتمی)، نقش اصلی را در تعیین وزیر اطلاعات و چینش وزارتخانه ایفاء میکردند. حجتالاسلام دری نجفآبادی، اولین وزیر اطلاعات دولت اصلاحات، در کتاب خاطرات خود آورده است:
” در حدود نه صفحه استراتژی خود را نوشتم پس از آن کپی گرفتم و یک نسخه برای آقای عباد و نسخه دیگر برای آقای معیری از بچههای وزارت فرستادم. هدفم از فرستادن کپی نوشتههایم برای آنها، دریافت تجربهها و پیشنهاداتشان بود و یا این که اگر نکتهای موردنیاز بود از آنها دریافت نمایم. ضمن این که، آقای عباد از نزدیکان آقای خاتمی بود. ”
در بزرگترین و حساسترین پرونده امنیتی دوران اصلاحات یعنی «قتلهای زنجیرهای» علی ربیعی که به عنوان همهکاره دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و مشاور امنیتی رئیسجمهور، بسیار ذینفوذ بود، ابتدا به عنوان عضو هیات سهنفره تحقیق ریاست جمهوری برای رسیدگی به پرونده تعیین شد. بر اساس گزارشها، او بود که به همراه خسرو تهرانی نامه استعفا را نزد دری نجفآبادی برد و علیرغم تلاش صادقانه دری در آن مقطع برای روشن شدن ابعاد پرونده و رفع اتهام از ساحت خود، او را وادار به کنارهگیری کردند.
نکته بسیار جالب و قابل تأمل که در این سالها چندان به آن پرداخته نشد، این بود که مصطفی کاظمی معروف به موسوی، متهم ردیف دوم پرونده، دوست نزدیک علی ربیعی بود و حتی به واسطه همین دوستی و تأیید، قرار بود در بدو دولت اصلاحات، موسوی به معاونت امنیت وزارت اطلاعات برسد.
درباره نقش و عملکرد ربیعی و دیگر مسئولان و مشاوران اطلاعاتی دولت خاتمی (یونسی، ربیعی، سرمدی، حجاریان و…) در عدم رسیدگی کامل به پرونده قتلهای زنجیرهای و جلوگیری از ریشهیابی و جراحی جریان مسموم و مهلک نفوذ کرده در تشکیلات امنیتی، میان اهل فن حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد. اگر آن روز، ربیعی و دیگر دوستان وهمفکرانش، نظر و دستور رهبر معظم انقلاب را برای تشخیص و جراحی کامل غده سرطانی نفوذ کرده در ساختار امنیتی کشور در دستور کار قرار میدادند و موجب مختومه شدن زودتر از موعد پرونده نمیشدند، بسیاری از فتنههای امنیتی بعدی کشور و نظام (از جمله فتنه ۸۸) قطعاً امکان بروز نمییافت.
میدری کیست؟
میدری نم آینده اصلاحطلب ششمین دوره مجلس شورای اسلامی (۱۳۷۹–۱۳۸۳) از حوزه انتخابیه آبادان بود. امضای نامه موسوم به جام زهر به مقام معظم رهبری از جمله اقدامات او در دوره نمایندگی بود. میدری از ۱۳۹ نم آینده این مجلس بود که در اعتراض به رد صلاحیت خود در انتخابات مجلس هفتم از سوی شورای نگهبان در مجلس تحصن کردند و بهطور دستهجمعی از نمایندگی استعفا دادند.
وی در دولت حسن روحانی، زیر سایه علی ربیعی به معاونت رفاهی وزارت کار رسید و در دولت پزشکیان هم به وزارت کار منصوب شد.
اما در یک سال اخیر انتصابات حساس وزارت کار، در اختیار علی ربیعی بوده است؛ این چیزی است که علی خضریان، نم آینده مردم تهران میگوید.
مهمترین اظهارات خضریان درباره وزارت کار دوره میدری :
– بارها به آقای میدری گفتم که مراقبت کنید که حلقه داوود و کمال رضوی که در حوزه وزارت شما هستند در حال هزینهتراشی هستند.
– آقای علی احمدنیا سرپرست اطلاعرسانی دولت چگونه در مهر ۱۴۰۴ در پتروشیمی جم (زیرمجموعه وزارت کار) با حقوق نجومی استخدام شده است.
– آقای میدری ، آیا افرادی مانند هادی میدری و حسن فولادی با شما نسبت فامیلی دارند که با مدرک فوقدیپلم در پتروشیمی جذب شدند آیا این شرایط برای همه مردم وجود دارد؟
– واقعیت این است که در جلسه برگزار شده به وضوح مشخص شد که مهمترین موضوع در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که علت اصلی نمایندگان مجلس نیز برای استیضاح است، ناکارآمدی وزیر و تیم وی در ستاد وزارتخانه و صندوقهای بازنشستگی است.
– متأسفانه باید اعلام کنم که ناکارآمدی مدیران جدید کار را به آنجایی رسانده که در دولت چهاردهم برای پرداخت حقوق بازنشستگان بهصورت ماهانه مبلغی در حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان از بانک رفاه کارگران استقراض میشود.
– در نشست مذکور تعداد قابل توجهی از انتصابات افراد سفارش شده که با ارتباطات خویشاوندی، سیاسی و رفاقتی بدون توجه به نیازهای مجموعه و متأسفانه بدون تخصصهای لازم مورد استفاده قرار گرفتند، به آقای میدری ارائه شد و جالب توجه اینکه ایشان از اساس اعلام بیخبری از مجموعه تحت مدیریتشان کردند.
– از دیگر موارد مورد انتقاد نمایندگان امضاکننده طرح استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی عدم تعیین تکلیف مدیریتهای مهم وزارتخانه بوده است.
– در نشست با آقای میدری به پروژهای که هنوز روی خاک است و پیشرفتی نداشته اشاره شد که برای آن بیش از ۱۰۰ نفر در دفتر تهران برای آن حقوقهای بالای ۱۰۰ میلیون تومانی در این شرکت دریافت میکنند.
– در برخی دولتهای گذشته و دولت فعلی ملاحظه میشود به علت سیاسیکاری برخی وزرا بالاخص وزیری که مسئول ایجاد رفاه و معیشت و سیاستگذار حوزه اشتغال و تعاون است، با سیاستزدگی و مدیریت سیاسی برخی حلقهها در مسیری قدم نهاده که موجبات اخلال در فضای رفاه اجتماعی، اشتغال و تعاون را پدید آورده است.
– علیرغم تذکرات متعدد به آقای میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، برخی از اطرافیان وی با سیاسیکاری فقط به دنبال عدم استیضاح بوده و از اصلاح سرمنشأ استیضاح که همان سیاسیکاری برخی حلقههای منتسب به وی است امتناع میورزند.
– تا زمانی که این مسیر اشتباه و حلقههای مذکور از منافع بیتالمال خلعید نشوند، اتفاقی در مسیر استیضاح نخواهد افتاد و نمایندگان ملت مصمم بر تصمیم خود برای استیضاح وزیری خواهند بود که سیاسیکاری را بر اصول حرفهای کار و تولید رفاه ترجیح داده است.
– جناب آقای میدری ! علت حضور متعدد جنابعالی و برخی افراد منتسب به جنابعالی در شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و مجتمع رفاهی شیان و برگزاری جلسات چیست؟ تصمیمگیری در جلسات پشت پرده این افراد به موضوعی زبان زد عام در وزارت جنابعالی تبدیل شده است.
– باید به آقای میدری گفت بعد از گذشت یک سال از حضور جنابعالی هیچ برنامه عملیاتی در حوزه معاونت اشتغال وزارتخانه رؤیت نمیشود.
– انتصابات سیاسی و فامیلی در شستا بیداد میکند و بازنشستگان گلایهمندند. آیا تا الآن آقای وزیر بر هلدینگ دارویی شستا و کمیسیون معاملات و کمیته خرید آن و سفرهای مدیران به دبی نظارت داشته است؟
– بر اساس آنچه که در جلسات مختلف بروز و ظهور پیدا میکند، نحوه کنشگری برخی از این وزرا در دولت نشاندهنده این است که افراد پشت صحنه وزارتخانه را اداره میکنند. یکی از آن اصلیترین این اتفاقات به نظر من در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افتاده است. حتماً باید مشخص شود که نقش افرادی مثل آقای علی ربیعی در این وزارتخانه چیست و دارند چه کار میکنند؟ اگر قرار بود آقای ربیعی و دوستانشان و یا افرادی مثل آقای سیاسیراد که الآن انتصابات را تقریباً او دارد جلو میبرد حضور داشته باشند، باید مشخص شود نسبت حزب کارگزاران با آقای میدری و وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی چیست.
– آیا در انتخابات، این سهمیهبندیها صورت پذیرفته است؟ یعنی جدا از اینکه فردی دارای صلاحیت و شاخصهای لازم برای پذیرش مسئولیت باشد، آیا وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی سهمیه حزب کارگزاران شده است و اینجا تبدیل به یک باشگاه سیاسی شده و یا افرادی که دارای محکومیتهای امنیتی هستند، مثل آقای نعیمیپور و یا پدر ایشان در کارگروههای مختلف حضور پیدا کردند و در انتصابات دخالت دارند. اینها حتماً منطقی نیست.
– آقای میدری به اصل خودش برگشته است؛ یعنی خیلی سریع دارد وزارت تعاون را تبدیل به یک باشگاه سیاسی و سهمدهی به گروههای سیاسی میکند که در انتخابات آقای پزشکیان را همراهی کردند.
– آقای میدری به اسم عدالت رأی اعتماد گرفت ولی در عمل عملکردی «ضد عدالت» را در وزارتخانه متبوع خود به نمایش گذاشت. ایشان به اسم عدالت، آقای علی ربیعی را به همراه بدنامهای یک جریان سیاسی که همگی دارای سوابق سوء سیاسی، امنیتی و بعضاً قضایی بودند بر مسند کار آورد و همه مقدرات وزارتخانه را به آنها سپرد.
– آقای میدری صرفاً فردی با سوابق سیاسی و علمی است که متأسفانه هیچ سابقه و تجربهای در حوزه اجرایی ندارد. ایشان حتی درک درستی از وضعیت بنگاهها و شرکتهای وزارت تابعه خود ندارد و کلاً این حوزه را در اختیار اشخاص سیاسی قرار داده است. آقای میدری به اسم «شایسته سالاری»، «رفیق سالاری» را در اولویت کار این وزارتخانه قرار داده است. از عزل و نصبهای پر حاشیه آقای میدری میتوان یک کتاب منتشر کرد. از انتصاب آقای سرزعیم به عنوان مدیرعامل بانک توسعه تعاون گرفته که به دلیل عدم تأیید صلاحیت عزل شد تا تغییر چندماهه آقای محمودی مدیرعامل وقت صندوق بازنشستگی کشوری، از تغییر ریاست مرکز حراست وزارتخانه تا تغییرات مکرر در مدیریت هلدینگهای شستا و صندوق بازنشستگی کشوری نمونههایی از عملکرد فاجعهبار آقای میدری در وزارت کار است.
– آقای میدری بگوید برای انتصاب دوست صمیمی و همحزبی خود آقای سیاسیراد در هلدینگ سرمایهگذاری صدر تأمین چه فرآیندی را طی کرده است؟ یا برای انتصاب آقای محمدی که یک فرد بازنشسته و البته کاملاً سیاسی و غیر مرتبط که صرفاً از دوستان نزدیک آقای سعیدی مدیرعامل شستا در هلدینگ سیمان تأمین است چه فرآیندی را گذرانده است؟ یا اصلاً بهجز رفاقت آقای پناهی با وزیر، ایشان حسب چه فرآیند و سابقهای مدیرعامل صبا انرژی شده است؟ متأسفانه این دست انتصابات در وزارت کار بسیار چشمگیر است.
– ظاهراً آقای میدری اختیارات خودش را در اختیار وزیر اسبق گذاشته است. حضور اقوام و نزدیکان وزیر اسبق کار در مجموعه حراست آن وزارتخانه برای پاکسازی کدام امور انجام شده است؟ نقش فرزندان وزیر اسبق در انتصابات چه میباشد؟ جنابعالی حتی به سازمان بهزیستی که مأمن مستضعفین است نیز رحم نکردهاید و یکی از سیاسیترین افراد نزدیک به حلقه داود، کمال و محمدامین را در آن سازمان منصوب کردهاید و اکنون نامبرده سودای وزارت بعد از جنابعالی را در سر میپروراند.
– وزارتخانه به جای تمرکز بر رفاه، اشتغال و معیشت مردم، به عرصه سیاسیکاری و مدیریت حلقههایی، چون «داود، کمال و محمدامین» تبدیل شده است.
– علیرغم تذکرات متعدد به آقای میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، برخی از اطرافیان وی با سیاسیکاری فقط به دنبال عدم استیضاح بوده و از اصلاح سرمنشأ استیضاح که همان سیاسیکاری برخی حلقههای منتسب به وی است امتناع میورزند و قطعاً تا زمانی که این مسیر اشتباه و حلقههای مذکور از منافع بیتالمال خلعید نشوند، اتفاقی در مسیر استیضاح نخواهد افتاد و نمایندگان ملت مصمم بر تصمیم خود برای استیضاح وزیری خواهند بود که سیاسیکاری را بر اصول حرفهای کار و تولید رفاه ترجیح داده است.
– انتصاب برخی خبرنگاران رادیکال از قبیل «الف. س» با عنوان مشاور وزیر و سپس سرپرست یکی از شرکتهای زیرمجموعه با کدام منطق انجام شده است؟!
– چرا داود میدری به عنوان پسر وزیر، در غالب جلسات همراه آقای وزیر حضور دارد؟ علت حضور داود در مجتمع شیان کشتیرانی چیست؟ علت جلسات پشت پرده حلقه کمال و داود با مدیرعامل شستا چیست؟ آقای نیکجو با سابقه حضور در آمریکا در آن وزارتخانه چه میکند که در تمام جلسات حساس در کنار آقای وزیر حضور دارد؟
– آیا صحت دارد که آقای وزیر در باغ منتسب به آقای نیکجو در استان البرز در آخر هفته، جلسات با چهرههای رادیکال سیاسی دارد؟ خوب است ایشان شفاف بگویند که پنج روز ابتدای جنگ کجا بودند؟
– دولت قبل از اقدام مجلس، خودش تغییرات لازم را انجام دهد. تا زمانی که آقای وزیر حلقه کمال، داود و محمدامین را از خود دور نکند، آن وزارتخانه درست نخواهد شد. تمام موضوعات به این حلقه و وزیر اسبق همهکاره برمیگردد. به نظرم آقای میدری هنوز متوجه ضربهای که از این حلقه خورده، نشده است.