بر اساس گزارش اندیشکده بریتانیایی «موسسه سلطنتی خدمات متحد (RUSI)»، کشورهای جهان به سرعت در حال ایجاد نظامهای مالی جایگزین دلار (AFS) هستند. کشورهایی چون چین و روسیه با نگاه راهبردی، برخی کشورهای تحریم شده از روی نیاز و بسیاری از کشورها نیز برای بهرهمندی از مزایایی چون افزایش سرعت و کاهش هزینه مبادله، چنین اقدامی را در دستور کار قرار دادهاند. بر اساس این گزارش فقدان تفکر راهبردی در میان نهادهایی که بر عملیات و نظارت نظام مالی سنتی تسلط داشتهاند، منجر به توسعه شتابان AFS شده است؛ زیرا انگیزههای طیفهای متنوعی از کشورها و بازیگران مختلف، به اندازه کافی توسط سرپرستان سنتی نظام مالی بینالمللی مورد توجه قرار نگرفته است.
به تازگی در یک کارگاه تخصصی بینالمللی که توسط مرکز امور مالی و امنیت (CFS) در موسسه سلطنتی خدمات متحد لندن و با حمایت بنیاد ملی برای دموکراسی برگزار شد، کارشناسان هشدار دادند که نظام مالی جهانی که از پایان جنگ جهانی دوم بر پایه دلار آمریکا و نظام بانکی غربی استوار شده، در آستانه تحولی تاریخی و بیسابقه قرار گرفته است. بر اساس یافتههای این نشست تخصصی که با حضور چهل کارشناس برجسته از بخش خصوصی، جامعه مدنی و نهادهای دولتی برگزار شد، قدرتهای بزرگ جهانی به سرعت در حال ساختن نظامهای مالی جایگزین (AFS) برای رهایی از سلطه دلار و نظام بانکداری سنتی هستند.
انگیزه کشورها در ایجاد جایگزین برای نظام مبادلات دلاری
تحلیلگران در این نشست سه انگیزه اصلی برای گرایش کشورها به نظامهای مالی جایگزین برشمردند. انگیزه نخست «خودگردانی راهبردی» است که قدرتهایی مانند چین و روسیه با توسعه نظامهای پرداخت مستقل مانند CIPS و SPFS دنبال میکنند تا وابستگی خود به مؤسسات مالی غربی را کاهش داده و از تحریمهای بینالمللی عبور کنند. انگیزه دوم «ضرورت و اجبار» است که کشورهای کوچک و جزیرههای در حال توسعه با آن روبرو هستند؛ این کشورها به دلیل سیاست کاهش ریسک بانکهای غربی، از نظام مالی جهانی طرد شده و برای بقای اقتصادی ناگزیر به روی آوردن به مدلهای جایگزین مانند رمزارزها و طرحهای سرمایهگذاری نوین هستند. انگیزه سوم «مزیت و بهبود» است که کشورهای نوآوری مانند سنگاپور و هند را به سمت توسعه راهکارهای مالی نوین سوق داده تا با افزایش کارایی و رفع نواقص، نظام مالی سنتی را ارتقا دهند.
نظامهای مالی جایگزین چه کاربردهایی برای کشورها دارد؟
نظامهای مالی جایگزین در سه سطح کاملاً متمایز اما مرتبط در حال فعالیت هستند. در سطح اول، گروههای تبهکار و شبکههای تروریستی از رمزارزها و نظامهای انتقال غیررسمی مانند حوالههای «هاوالا» برای تأمین مالی فعالیتهای غیرقانونی استفاده میکنند. در سطح دوم، کشورها و شرکتهای بینالمللی از این نظامها برای تسهیل مبادلات تجاری و دور زدن تحریمها بهره میبرند. در این سطح، روشهایی از مبادلات پایاپای ساده تا استفاده از ارز دیجیتال باثبات (Stable coins) پیشرفته به کار گرفته میشوند. سطح سوم، به تغییر در ترکیب ذخایر راهبردی بانکهای مرکزی مربوط میشود. بسیاری از کشورها به تدریج در حال کاهش داراییهای دلاری خود و جایگزینی آن با طلا و ارزهای دیگر هستند.
کنار رفتن دلار به منزله جایگزین شدن با یک ارز دیگر نیست
یکی از نکات کلیدی که در کارگاه بر آن تأکید شد، این بود که آنچه شاهد آن هستیم یک حرکت یکپارچه به دور از دلار نیست، بلکه یک تنوع چندقطبی در زیرساخت مالی است که بیشتر توسط ضرورت و فرصت هدایت میشود تا انسجام ایدئولوژیک یا سیستماتیک. یکی از شرکتکنندگان بیان کرد که مفهوم کاهش وابستگی به دلار نباید به عنوان جایگزینی ساده دلار با یک ارز مسلط جدید تفسیر شود، بلکه این انتقال نشاندهنده گذار گستردهتر از نظامهای «یک به یک» به «یک به چند» است.
این گزارش به سه گروه اصلی بازیگر در توسعه AFS اشاره میکند. گروه اول، بازیگران دولتی هستند که شامل دولتهای تحت تحریم و نخبگان ثروتمند میشوند. گروه دوم، شبکههای جنایی و بازیگران غیردولتی هستند که از این نظامها برای فعالیتهای غیرقانونی استفاده میکنند. گروه سوم، تسهیلکنندگان حرفهای هستند که خدمات طراحی و پیادهسازی این نظامها را ارائه میدهند.
در حالی که مفهوم AFS جدید نیست، نوآوری و توسعه محصول در این حوزه با تشدید تنشهای ژئوپلیتیک شتاب گرفته است. این تنشها هم مستقیماً تقاضا برای نوآوری در AFS را افزایش دادهاند و هم به طور غیرمستقیم فضای بیشتری برای سوءاستفاده بازیگران بد ایجاد کردهاند. در میان محصولات سنتی، طلا و حواله نقش برجستهای ایفا میکنند. درواقع طلا، هم به عنوان یک دارایی امن برای دولتها و هم به عنوان وسیلهای برای انتقال ارزش توسط مجرمان مورد استفاده قرار میگیرد. حواله نیز با راهحلهای دیجیتال ادغام شده تا محصولی منعطفتر را ارائه دهد.
هشدار یک انقلاب خاموش
در پایان، این کارگاه تأیید شد که فقدان تفکر راهبردی در میان نهادهایی که به طور سنتی بر عملیات و نظارت نظام مالی تسلط داشتهاند، منجر به توسعه شتابان AFS شده است زیرا انگیزههای طیفهای متنوعی از کشورها و بازیگران مختلف، به اندازه کافی توسط سرپرستان سنتی نظام مالی بینالمللی مورد توجه قرار نگرفته است. اکنون طبیعت دیرپایِ تکقطبی این سرپرستی و مرکزیت نظام مالی در امنیت جهانی به چالش کشیده شده است. در صورتی که پاسخهای سریع و نوآورانهای در چارچوب نظام موجود طراحی و پشتیبانی نشود، فرصتهای فراوانی برای توسعه جایگزینها، برای کسانی که این نظام پاسخگوی نیازهایشان نیست وجود خواهد داشت.